ماه من از خیمه درآ خیره کن چشم همه را
بر بلندای علمت
تازه کن این زمزمه را «یاعلی» « یا فاطمه» را
ای به قربان قدمت
برگردان مخالف اول:
روشنی بخش طلوع روز دهم
شیر میدان با شروع روز دهم
خیره کن چشم همه را بر بلندای علمت
برگردان مخالف دوم:
به این سردار لشکر هزار الله اکبر
جلوه کن تا روی دشمن کم شود
زیر پای تو زمین محکم شود
جاودان تاریخ این پرچم شود
ای به قربان قدمت
وقت آن شد حمله چون حید ر کنی
کربلا را خیبری دیگر کنی
خواب دشمن را پریشان تر کنی
ای به قربان قدمت
ماه من آماده ی رفتن شدی
مرحبا مجکم تر از آهن شدی
باعث دلشوره ی دشمن شدی
ای به قربان قدمت
خستگی را می بری از پیکرم
می زنی وقتی قدم با ا کبرم
مالک اشتر برای لشکرم
ای به قربان قدمت
شیر من شیرازه ی این لشکری
در سپاهم از همه پیدا تری
هم به سیرت هم به صولت حیدری
ای به قربان قدمت
کوه عزم بی خلل آورده ای
شور ایمان در عمل آورده ای
قهرمانی از جمل آورده ای
ای به قربان قدمت
لشکر شیطان رسیده تا به شط
صف کشیده دشمن ما خط به خط
تیغ تو یک خط نمی خواند غلط
ای به قربان قدمت
شیر من آرایش حیدر بگیر
خیمه ها را زیر بال و پر بگیر
راه این پاییز غارتگر بگیر
ای به قربان قدمت
از سیاهی پر شده صحرا همه
پیش رویت دشمن زهرا همه
مسخ شیطان بنده ی دنیا همه
ای به قربان قدمت
در مصاف ما اسیر آورده اند
برده با نام امیر آورده اند
لشکری جان حقیر آورده اند
ای به قربان قدمت
وحشت نام تو در دلها بس است
از دم تیغ تو یک غوغا بس است
قطره ای از خشم این دریا بس است
ای به قربان قدمت
نوح من تا می شود لنگر بگیر
فاصله از خیمه ها کمتر بگیر
سایه ات را بر سر اصغر بگیر
ای به قربان قدمت
شمع صد پروانه نزدیکم بیا
حس کنم در سینه گرمای وفا
بشنوم نبض نفس های تو را
ای به قربان قدمت
در مسیر چشم زینب آنقدر
ای دلاور پرچمت بالا ببر
تا بمیرد رنج احساس خطر
ای به قربان قدمت