بگذارید به بالین علی
یک دل سیر بگرید زینب
آمده بر سر این آیه عشق
تا به تفسیر بگرید زینب
این دل غمزده و توفانی
اول راه غمی طولانی
آمده بر سر این قربانی
یک دل سیر بگرید زینب
عاقبت شد پسرم تشنه شهید
بر لبش قطره ی آبی نرسید
مانع گریه ی زینب نشوید
یک دل سیر بگرید زینب
آمده عمه ی غم پرور او
نائبی از طرف مادر او
روی دامن بگذارد سر او
یک دل سیر بگرید زینب
بگذارید که از جور خزان
یک بغل آتش و قلب نگران
زیر این بار غم و داغ گران
یک دل سیر بگرید زینب
در غم قوت دست و کمرم
تیر و شمشیر و سپاه و سپرم
قامت غرق به خون پسرم
یک دل سیر بگرید زینب
بگذارید که در ماتم او
غربت و غصه ی بی مرهم او
اولین زخمی تیر غم او
یک دل سیر بگرید زینب
تیر این واقعه زهر آگین است
داغ اکبر به خدا سنگین است
گریه بر آتش دل تسکین است
یک دل سیر بگرید زینب
غم عیان، غصه به این پیدایی
بگذارید که در تنهایی
در غمش ناله کند لیلایی
یک دل سیر بگرید زینب