اگر مدد کند خدا رسم کنار خیمه ها
دوباره دور تو می گردم دوباره دور تو می گردم حسین!
اگر که جان تازه ای خدا کند به من عطا
دوباره دور تو می گردم دوباره دور تو می گردم حسین!
برگردان (1) اگر که زنده از فرات رسم به ساحل نجات
دوباره دور تو می گردم دوباره دور تو می گردم حسین!
برگردان(2)اگر دوباره قسمتم شود طواف خیمه ها
دوباره دور تو می گردم دوباره دور تو می گردم حسین!
دیده در راه تو دارم ، می شمارم لحظه ها را
بهر دیدارت بهانه کرده ام « ادرک اخا» را
پر کن از بویت فضا را دوباره دور تو می گردم ...
از ازل نور نگاهت بوده شمعِ راهِ عباس
دست قسمت کربلا را کرده قربانگاهِ عباس
گر بتابی ماه عباس دوباره دور تو می گردم ...
پر شده پیمانه ی عمرم اگر از تو جلوتر
عمر دوری از رخت دیری نمی پاید برادر
در کنار حوض کوثر دوباره دور تو می گردم ..
مثل کعبه می شود روزی دل خلقی دچارت
از طواف عاشقان خالی نمی ماند مزارت
ای دو عالم بی قرارت دوباره دور تو می گردم...
قصه ی عشق من و تو جاودانه مانده جانا
مانده خیره سوی من سوی تو چشم تنگ دنیا
تا ببیند تشنه آیا ؟ دوباره دو رتو می گردم ....
من که بی دست و علم افتاده ام از پا برادر
مانده تنها یک نفس تا دولت دیدار حیدر
گربگیرم جان دیگر دوباره دور تو می گردم...
ای تمام اعتبارم ، هرچه دارم از تو دارم
بی تو دیگر دست و چشم و سر نمی آید به کارم
جان به شادی می سپارم دوباره دور تو می گردم...
کهنه کرده قصه ی تو سرگذشت نیل و موسی
جذر و مدخون پاکت نوح هفتاد و دو دریا
ای پناه خستگی ها دوباره دور تو می گردم...
ای تمام مشق عشقم از الفبای نگاهت
تشنه کوشیدم که شاید کم کنم از بار آهت
گر ببینم روی ماهت دوباره دور تو می گردم...
عشق من برپاست اگرچه دستم افتاده زپیکر
می کنم کوشش به دامانت رسانم دست دیگر
از مصاف تیر و خنجر دوباره دور تو می گردم...
در کنار تو بهشتم، دوری از تو دوزخ من
گر خدا خواهد که برخیزم ز جا ای صبح روشن
پیش چشم کور دشمن دوباره دور تو می گردم...
عشق شیرین من و تو می شود روزی زبانزد
صبح محشر ای صفای سینه ی پاک محمد
گر برآرم سر ز مرقد دوباره دور تو می گردم...
ای گرفته از نگاهت آسمان درس تبسم
در گلوی تشنه ات گر بشکنی بغض تکلم
می شوم در چشم تو گم دوباره دور تو می گردم
روی تو شیرین ترین رویای من در خواب دنیا
تازه فهمیدم چرا دست مرا بوسیده بابا
شاکرم لطف خدا را دوباره دور تو می گردم