دلواپسی های شما یادم نرفته
شب های پر هول و ولا یادم نرفته
معبر ، کمین ، دشمن، رسیدن ، جا نماندن
شیرینی دل شوره ها یادم نرفته
وقتی غرور دست های خالی تو
می زد به دنیا پشت پا یادم نرفته
آن اشک ها آن چشم های آسمانی
آن سجده های بی ریا یادم نرفته
فرهاد های خط شکن، شب های شیرین
کوهی که می شد جا به جا یادم نرفته
فرعون های پیش رو ، لطف خداوند
اعجاز های بی عصا یادم نرفته
وقتی زدی با حنجری فریاد زخمی
دل را به دریا بی صدا یادم نرفته
وقتی نفس جا ماند از جولان روح ات
در تنگی نیزارها یادم نرفته
آن شب که از دست سحر اروند وحشی
می برد لبخند تو را یادم نرفته
آن شب که جا خوش کرد در پیشانی تو
بخت بلند تیر ها یادم نرفته
باید بسازم رعد ، باران ، عشق ، طوفان
از برکه ی خون شما یادم نرفته