تیر جفا به مشک آبم منشین
به دیده جا می دهمت
* * *
برگردان(1) بنگر حال مرا مشکن بال مرا
به دیده جا می دهمت
* * *
برگردان (2) سر بر دوش غمم در آغوش غمم
به دیده جا می دهمت
* * *
وزن اول :
ناله ی هر تشنه در گوش من است
بغضشان فریاد خاموش من است
تشنگی را چاره بر دوش من است
به دیده جا می دهمت
* * *
شعله ای از آتش دلها منم
تشنه ی برگشته از دریا منم
شرح درد و رنج عاشورا منم
به دیده جا می دهمت
* * *
من امید آخرین اصغرم
روح باقیمانده از یک لشکرم
مشکن ای تیر جفا بال و پرم
به دیده جا می دهمت
* * *
بر گلی خشکیده می گرید بهار
کرده بغضی در گلو اشکم شکار
خانه کن در این دلِ چشم انتظار
به دیده جا می دهمت
* * *
می کنم خون گلو آب وضو
هر چه دارم می دهم در راه او
لَن تنالوا البِرَّ حَتّی تُنفِقوا
به دیده جا می دهمت
* * *
وزن دوم :
خدا کند که دست پر به خیمه افتد گذرم
گذر کن از مشک و نشین به دیده ی منتظرم
بزن به قلب عاشقم ، به دیده جا می دهمت
* * *
دلِ شکسته ی رباب پر از امید و آرزوست
نوای هر تشنه لبی ،مشک و عطش ،آب و عموست
بزن به قلب عاشقم ، به دیده جا می دهمت
* * *
مرو به چلّه ی کمان ، مزن به راه من کمین
گل امید اصغر از بهار دوش من مچین
بزن به قلب عاشقم ، به دیده جا می دهمت
* * *
به گریه های بی امان کند اشاره مشک من
به خنده آورد لبی مگر دوباره مشک من
بزن به قلب عاشقم ، به دیده جا می دهمت
* * *